ویاناویانا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

هدیه زیبای خداوند و مسافر تابستونی من

گوشواره

دیروز 25 آبان، من و مامان بهناز تو رو بردیم داروخانه و گوشای خوشگلت رو سوراخ کردیم..اولش گریه کردی مثل واکسن دو ماهگیت بی تابی کردی اما بعدش آروم شدی. مبارکت باشه عشق قشنگم..ایشالا گوشواره عروسیتو توی گوشت بندازی..
26 آبان 1392

محرم

امسال محرم با تو بودم و در کنار تو.. پارسال نمی دونستم توی دلم یه فرشته کوچولو هست اما امسال فرشته زیبا توی بغلم بود. با هم رفتیم امامزاده طاهر و عزاداری کردیم. برای اولین بار دسته دیدی.مردم زنجیر می زدن، گریه می کردن، سینه می زدن و تو نگاهشون می کردی..ساکت و آروم فقط محو تماشا بودی..قربون این نگاههای شیرینت بشم..
26 آبان 1392
1